سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را گفتند خردمند را براى ما بستاى فرمود : ] خردمند آن بود که هر چیزى را به جاى خود نهد . [ پس او را گفتند نادان را براى ما وصف کن ، گفت : ] وصف کردم . معنى آن این است که نادان آن بود که هر چیز را بدانجا که باید ننهد ، پس گویى ترک وصف ، او را وصف کردن است چه رفتارش مخالف خردمند بودن است . ] [نهج البلاغه]
اشعار ماندگار
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 99736
بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 2
........... درباره خودم ...........
اشعار ماندگار
فریبا

........... لوگوی خودم ...........
اشعار ماندگار
..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
ترانه جوانبخت . حسین پناهی . خسرو نکونام . سهراب سپهری . سهم تو ،سهم من . شعر . قاصدک . قیصر امین پور . مهدی اخوان ثالث . هوشنگ ابتهاج .
............. بایگانی.............
مهر 1387
شهریور 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 88

............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • نامزدی

  • نویسنده : فریبا:: 87/12/10:: 6:30 عصر

     

    شاپرک وار و سبک جان می پریم


    از سر هر لحظه بی بازگشت


    پیش رومان بیشه های آرزو


    پشت سر شیرین و تلخ سرگذشت


    شرم در چشم و حیا برگونه ها


    هر دو پنهانی به هم دل می دهیم


    پیش می رانیم در بحری غریب


    موج غم ها را به ساحل می دهیم


    از محبت ما به گرداگرد خویش


    پیله زرینه تاری می تنیم


    خنده های بی دلیلی می کنیم


    حرف های نا به جایی می زنیم


    او نگاهم می کند صیاد عشق


    من نگاهش می کنم آهوی رام


    او ز سویی من ز دیگر سو به شوق

     
    هر دو می بافیم تار و پود دام


    ای سبکبارام بر این دشت بزرگ


    توشه امید در انبان کنید


    از نشاط و از جوانی هر چه هست


    در بغل در پیرهن پنهان کنید


    کاندر این راه بیابان دراز


    چشم دارد بر شما غولی سیاه


    می رباید بوسه هاتان را ز لب


    می کند گل خنده هاتان را تباه


    از سر هر لحظه بی بازگشت


    شاپرک وار و سبک جان می پریم


    ارمغان روزهای دور و دیر

     
    عطری از عشق و جوانی می بریم

     

     

     


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ