سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همواره بیندیشید که آن مایه زندگانی دل بینا و کلید درهای حکمت است . [امام حسن علیه السلام]
اشعار ماندگار
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 99677
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 37
........... درباره خودم ...........
اشعار ماندگار
فریبا

........... لوگوی خودم ...........
اشعار ماندگار
..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
ترانه جوانبخت . حسین پناهی . خسرو نکونام . سهراب سپهری . سهم تو ،سهم من . شعر . قاصدک . قیصر امین پور . مهدی اخوان ثالث . هوشنگ ابتهاج .
............. بایگانی.............
مهر 1387
شهریور 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 88

............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • پرواز با خورشید ( فریدون مشیری )

  • نویسنده : فریبا:: 87/7/16:: 7:45 صبح

     

    بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز
     بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
    آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال
    پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم
    خورشید از آن دور از آن قله پر برف
    آغوش کند باز همه مهر همه ناز
    سیمرغ طلایی پر و بالی است که چون من
    از لانه برون آمده دارد سر پرواز
    پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست
    پرواز به آنجا که سرود است و سرور است
    آنجا که سراپای تو در روشنی صبح
    رویای شرابی است که در جام بلور است
    آنجا که سحر گونه گلگون تو در خواب
    از بوسه خورشید چون برگ گل ناز است
    آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد
    چشمم به تماشا و تمنای تو باز است
    من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
    راه دل خود را نتوانم که نپویم
    هر صبح در ایینه جادویی خورشید
     چون می نگرم او همه من من همه اویم
    او روشنی و گرمی بازار وجود است
     درسینه من نیز دلی گرم تر از اوست
    او یک سر آسوده به بالین ننهادست
    من نیز به سر می دوم اندر طلب دوست
    ما هر دو در این صبح طربنک بهاری
    از خلوت و خاموشی شب پا به فراریم
    ما هر دو در آغوش پر از مهر طبیعت
    با دیده جان محو تماشای بهاریم
    ما آتش افتاده به نیزار ملالیم
    ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم
    بگذار که سرمست و غزلخوان من و خورشید
    بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم
     


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ